
اسبابی برای بالابردن هوش اجتماعی/ دکتر مهدی خرم و محمدرضا مهردادی
سه شنبه 14 اردیبهشت 1400 - 19:42اسبابی برای بالابردن هوش اجتماعی؛ بررسی زمینه های تأثیر اسباب بازی بر هوش اجتماعی کودکان پیش دبستانی در خانواده های تک فرزند
دکتر مهدی خرم و محمدرضا مهردادی/ فصلنامه تحلیلی و پژوهشی چهارباغ/ نمره دهم/ جلد دوم/ سال پنجم/ بهار و تابستان 92
اشاره
حضرت علی(ع) به فرزندش امام حسن(ع) فرمود: «قلب کودک مانند زمین بی گیاه است، هرچه بر او عرضه شود میپذیرد به همین جهت، من پیش از آنکه قلب تو سخت شده و دلت مشغول شود، به تأدیب تو اقدام کردم». کودکان در دوران خردسالی، بازی و اسباب بازی را دوست دارند. بازی ها و اسباب بازی ها، تسهیل کنندۀ رشد هستند. از جمله موارد بسیار مهم در روند رشد، هوش اجتماعی است. در نتیجه برای بهینه کردن هوش اجتماعی در کودکان می توان از اسباب بازی ها استفاده کرد. تأثیر این استراتژی وابسته به زمینه هایی است؛ از جمله زمینه های موجود تأثیر اسباب بازی بر هوش اجتماعی کودکان؛ محیط های فیزیکی (به عنوان فضایی برای بازی کودکان)، جامعه (به عنوان فضایی مفهومی که به صورت غیرمستقیم و از طریق فرهنگ تأثیرگذار است)، خانواده (به عنوان اولین و مهمترین فضای اجتماعی کودک)، والدین (پدر و مادر و نقش رفتاری آنها در تربیت کودک) که در این مقاله به تفسیر هرکدام پرداخته خواهد شد.
مقدمه
کودکان در دورۀ پیش دبستانی وارد بازی های هم کارانه می شوند و فرایند تعاملات اجتماعی در این دوره آغاز می شود، از طرفی کودکان در سن هفت سالگی به طور رسمی وارد محیط اجتماعی به نام مدرسه می شوند و بهتر است آمادگی هایی برای ورود به این دوره داشته باشند؛ بنابراین پنج، شش سالگی مناسب ترین سن برای شروع آموزش و مدیریت مهارت های اجتماعی کودکان است. اما کودکان تک فرزند نسبت به شرایطی که در آن رشد می کنند، در بعضی موارد رفتارشان نسبت به کودکان دیگر متفاوت است. تک فرزندان می توانند با دیگران ارتباط برقرار کنند ولى ممکن است در ارتباط هاى اجتماعى دچار اضطراب بشوند. آنها همیشه نگران کفایت خود و نحوۀ پذیرش و ارزیابى دیگران از عملکردشان هستند و به ارزیابى اجتماع از خودشان اهمیت زیادى مى دهند. همین مسئله مى تواند آنها را در موقعیتهای اجتماعى دچار اضطراب کند. برای برطرف کردن این نوع مشکلات در کودکان تک فرزند تنها راه ممکن استفاده از بازی و اسباب بازی های مناسب در جریان رشد است. به کار بردن این ابزار برای ارتقاء هوش اجتماعی نیاز به زمینه هایی دارد که بستر آن ها باید متناسب با شرایط فراهم باشد. زمینه های مطلوب تأثیر به سزایی در روند رشد و ارتباطات اجتماعی کودکان دارد و در این مجال ابتدا توضیح مختصر و مبسوطی در رابطه با هوش اجتماعی ارائه شده و سپس زمینه های تأثیرگذاری اسباب بازی مورد بررسی قرار گرفته است.
هوش اجتماعی
هوش همچون سایر امور، آموختنى است؛ اما نه به شیوۀ آموزش مستقیم مدرسه، بلکه با بهرهگیری از روشهای خاص. ارتقاى هوش را از همان بدو تولد و ماه های اولیه زندگى نوزاد مى توان آغاز کرد، ولى براى نوزادى که امکان خواندن و فهمیدن و نوشتن ندارد انجام چنین امرى چگونه ممکن است؟ تمام آنچه که باید وارد ذهن کودک زیر هفت سال شود، تنها از طریق حس و تجربه عینى امکان پذیر است و چنین آموزشى شکل بازى به خود مى گیرد؛ چراکه انسان در این سن هنوز فاقد هوش انتزاعى است. نگرش روانشناسى بازى کودکان، بر شناخت و کاوش این مقوله بنا نهاده شده است. بنابراین به این نتیجه میرسیم که با توجه به اینکه زیرسازى روانى انسان در شش سال اول زندگى بنا نهاده میشود، والدین همواره باید با استفاده از روشهای صحیح و مناسب بازى کودکان در پى فراگیرى آموزه هاى تأثیرگذار در تربیت کودکان و بالا بردن سطح هوش آن ها باشند.
به طور کلی تعاریف متعددی از هوش اجتماعی توسط روانشناسان ارائه شده است که در این مجال به تعریفی از دانیل گلمن (گلمن، 1388) پرداخته می شود. این روانشناس؛ هوش اجتماعی را در دو مقوله ارائه کرده است: «آگاهی اجتماعی؛ یعنی آنچه در مورد دیگران درک میکنیم و دیگر سهولت، نرمش و انعطاف اجتماعی؛ یعنی آنچه پس از آن با این آگاهی انجام می دهیم». آگاهی و بصیرت اجتماعی طیف گسترد ه ای از شعور و معرفت بر احوالات درونی دیگران و همچنین افکار و احساساتشان را در برمی گیرد. اطلاع بر این امر که دیگری چه احساسی دارد و چگونه می اندیشد بر پایه روابط پربار آگاهی اجتماعی پایه ریزی شده است تا امکان برقراری مناسبات و روابط نرم، آرام و مؤثر را فراهم سازد. دانیل گلمن نیروی هوش اجتماعی را کاراترین حربه ای می شمارد که در قرن حاضر می تواند آرامش و خوشبختی به همراه آورد و رهبران و حاکمان جهانی را به صلح و دوستی رهنمون کند و آرزوی دیرینه بشر را محقق گرداند (همان).
محیط های فیزیکی
کودکانی که وارد قرن جدید می شوند به خاطر محدودیت های محیطی، آزادی چندانی ندارند که به درستی تصمیم بگیرند چه وقت و در کجا بازی کنند. امروزه با توسعۀ روزافزون شهرهای کوچک و بزرگ و فاقد فضاهای شهری مطلوب، سازگاری محلات مسکونی و فضاهای عمومی آنها با نیازهای ساکنان در کانون توجه کارشناسان قرار گرفته است. فضاهای باز (عمومی) محله ای، در برآورده ساختن نیازهای اجتماعی و فردی کودکان و نوجوانان محله، نقش منحصربه فردی دارند. این فضاها بخش عمده ای از زمان و محیط زندگی روزمره ساکنان از جمله کودکان و نوجوانان را به خود اختصاص میدهند.
از دیدگاه مهندسی عوامل انسانی، ارتقای کیفیت این فضاها میتواند در سلامت و رشد قوای جسمی، تعاملات اجتماعی و همبستگی گروهی و حتی آموزش و رشد خلاقیت کودکان و نوجوانان مؤثر باشد (فرهنگ و دیگران، 1386). اولین گونه از بازی های کودکان، بازی جسمانی است. برخی از روانشناسان تنوع محرکها را مهمترین عامل محیطی در رشد هوش میدانند. کودک هرچقدر بیشتر ببیند، بشنود، لمس کند و از حواس خود بهره گیرد در سالهای بعدی زندگی به دیدن، شنیدن، لمس کردن و استفاده از دیگر حواس خود علاقۀ بیشتری نشان خواهد داد. البته، باید تواناییها و محدودیتهای فکری کودک را شناخت و کیفیت و کمیت محرکها را با آن تطبیق داد؛ یعنی محرکهای محیطی باید به جا و درست باشند؛ در غیر این صورت نه تنها اثر مثبتی ندارند، بلکه ممکن است سبب اغتشاش فکری و اختلال در یادگیری کودک شوند. کمبود محرکهای لازم برای رشد، به رشد ناکافی سلسله اعصاب مرکزی، به ویژه مغز منجر میشود؛ در نتیجه، شخص از نظر هوش، رشد کافی نمیکند (مطهری، 1382).
کودکان در بازیها و اسباب بازی های خود زندگی میکنند. کودک نیازمند به تخلیه انرژی اضافی و نشاط و شادابی دارد اما متأسفانه شهرهای بزرگ صنعتی و زندگی شهرنشینی یا به عبارتی آپارتمان نشینی این حس و نیاز حیاتی را به شدت تحت تأثیر قرار داده است. ابعاد کوچک اغلب واحدهای آپارتمانی و مجتمعهای مسکونی یکی از عوامل مهم و حیاتی در توزیع و تعمیق ناملایمات روحی به دلیل نبود فضای مناسب محیط زیستی برای بازی های اجتماعی و همچنین اسباب-بازی های گروهی است. یادمان باشد که کودکان باید کودکی کنند تا به طور طبیعی رشد کنند و سلامت باشند.
محیط از جنس فرهنگ و جامعه
رفتار انسان در جامعه، تحت کنترل فرهنگ آن جامعه است. در گذر زمان در بستر هر جامعه بازی های مختلفی با تابعیت از محیط شکل گرفته که با تغییر شرایط آنها نیز تغییر یافته و چه بسا به فراموشی سپرده شده است اما بازی، همچنان ضرورت دوران کودکی است و کودک بدون دوران بازی، کودک بدون دوران زندگی است. فرهنگ هر جامعه در بازی اثر می گذارد و می توان گفت که بازی کودکان، نشان دهندۀ فرهنگ آن جامعه است. بازیها نه تنها در دو کشور بلکه در شمال و جنوب و در نقاط مختلف کشورها، شهرهای صنعتی و حتی محله های یک شهر نیز باهم متفاوت هستند. بنابراین محیط به عنوان فضایی که کودک در آن زندگی می کند بر رشد کودک تأثیرگذار و همچنین تأثیرپذیر است.
از دنیای کودکان دیروز تا عصر متنوع و پویای امروز زمانی گذشته است و بازی ها نیز همانند جنبه های دیگر زندگی دچار تغییرات و تحولات خاصی شده اند. بازیهای؛ گرگم به هوا، یک قل دو قل و تیله بازی و مواردی دیگر که گذشتگان ما به آن دل سپرده اند دیگر برای کودکان ما جذابیتی ندارد و به جای آن آتاری، تی گیم، بازیهای رایانه ای و...پا به عرصه گذاشته اند. ورود بی رویه اسباب بازیهای خارجی سبب تشکیل نوعی خرده فرهنگ مبتنی بر الگوهای نظام سرمایه داری در داخل فرهنگ ملی-بومی ما شده است که با ارزشهای بومی در تعارض است. رفتار کودک در پارادیم سنت و مدرنیسم پس افتادگی فرهنگی است. چالش ناشی از شکاف سنت و مدرنیسم نه تنها بر فضای معرفتی آنها بلکه تا لایه های عمیق و درونی وجود آنها تأثیر گذاشته و این سبب تضاد و دوگانگی شده است و کودک نمی تواند با حفظ فرهنگ و ساختار نیمه سنتی، خود را با شرایط و زندگی مدرن هم سازگار کند. از آنجا که بنیانهای فکری آنها بر هر آنچه نشانه تمدن و رفاه در غرب است نهادینه شده است، پس زندگی آنها را برمی گزیند و گمان میکند هر آنچه به گذشته تعلق دارد قدیمی و بی ارزش است.
کارکردهای اسباب بازیهای دسته جمعی کودکان به عنوان نقش پایه ای در جامعه پذیری و ایجاد روابط اجتماعی آنان است. اسباب بازیهای گروهی در فضاهای خانه و نوع اجتماعات یک سری کارکردهای مهم با نقش اساسی در جامعه پذیری و ارتباط اجتماعی برای کودک دارد؛ بنابراین، کارکردهای اجتماعی مهم در تأمین بازیهای گروهی را نداریم و به واسطۀ این خلأ، کودکان به سمت فردگرایی در خانه سوق مییابند تا شاید بتوانند به نیازشان پاسخ دهند اما ناگفته نیست که این فردگرایی می تواند ناتوانی اجتماعی در کودک ایجاد کند. این ناملایمات تأثیر شگرفی در آیندۀ کودک و خانواده به عنوان اولین فضای اجتماعی دارد.
محیط از جنس خانواده
یکی از ویژگیهای ساختاری جامعۀ ایران، مناسبات خانوادگی است. وقتی سخن از تشکیل جامعه است، تشکیل خانواده به عنوان اولین واحد اجتماعی مورد نظر بوده است. پایۀ آموزشهای اولیۀ زندگی اجتماعی در خانواده گذاشته میشود. پس باید ببینیم که چه چیزی کمک میکند تا خانواده نقش خود را خوب ایفا کند و چه چیزی مانع ایفای نقش خانواده میشود. از لحاظ مکان و فضای اجتماعی، کودکان اراده کمتری از خود در این زمینه دارند و اغلب این بزرگسالان هستند که برای آن ها تعیین موقعیت می کنند و جایگاه آن ها را در جامعه مشخص می کنند. دوران کودکی، عمدتاً در خانواده و از طریق ارتباط کودک با بزرگسال شکل می گیرد، نه از طریق روابط کودک-کودک (جیمز و دیگران، 1385).
اجتماعی شدن، باید آموخته شود، به طور کلی ایجاد یک ارتباط مستحکم در خانواده، از اساسیترین نمودهای خانواده ای قدرتمند است و این ارتباط به کودکان احساس استواری میدهد؛ یعنی اعتمادبه نفس و در نهایت یک قدرت دفاعی در برابر هجوم فشارهای خارجی! اما خود این ارتباط الزاماً بایستی در روابط بین پدر و مادر باشد و آنها به عنوان اولین معلم کودکان خود، بهترین نمونه برای آنها هستند و همان طورکه قبلاً هم ذکر شد کودکان بسیاری عادات و رفتار خود را از والدین کسب میکنند. ولی پیوند این ارتباط باید از دوران طفولیت کودکان شروع شود و به طور مستمر ادامه پیدا کند. متأسفانه ساختار اجتماعی و فرهنگی خانوادهها در عصر حاضر به گونه ای است که آمادگی لازم در کودکان برای برقراری ارتباط با خانواده و محیطهای خارج از منزل به وجود نمیآید و از طرفی بازیهای دیجیتالی در چندسال اخیر، رشد چشمگیری داشته و میتوان گفت فراگیر شده است. روی آوردن کودکان به این بازیها، تحرک و ارتباط آنها را با دوستان و والدین به شدت تحت تأثیر قرار داده است. این اتفاق موجب شده است کودکان با اکثر محیطهای اجتماعی بیگانه و نا آشنا باشند و در برقراری ارتباط جدید احساس ضعف کنند.
نقش والدین
اولین راهکار در موضوع بازی کودکان معطوف به والدین است. پدر و مادر باید برای رشد و پرورش کودکان خود و برای شرکت در بازیها وقت بسیاری بگذارند و کودکان را به پارکها، زمینهای ورزشی، جمعهای خانوادگی و دوستان ببرند. ارتباط مستلزم صرف وقت است برای ایجاد یک ارتباط منظم و منطقی، والدین بایستی از اوقات مفید خود سرمایه گذاری کنند و حتیالامکان اوقات ویژه ای را برای این مهم در نظر بگیرند. اگر کودکان تمایل بیشتری به ایجاد ارتباط با دیگران دارند باید به آنها اهمیت داده شود؛ یعنی پدر و مادر نباید در حالی که مشغول انجام کاری هستند با بی اعتنایی فرزند خود را طرف صحبت قرار دهند. متأسفانه یک مشکل اجتماعی مطرح در ارتباط با بسیاری از خانوادهها، این است که پدر و مادر هریک به نوعی درگیر مسائل خود هستند که دیگر وقتی برای دلجویی از فرزندان برایشان باقی نمیماند در حالی که این ارتباط از هر وظیفه ای برای پدر و مادرها مهمتر است. پدر یک خانواده نباید خود را آنقدر گرفتار مسائل خارجی کند که مادر نقش یک مفسر را برای او بازی کند. در میان عوام جامعه اینطور به نظر میرسد که صرف وقت برای صحبتهای به ظاهر بی ارزش فرزندان کاری بس عبث است. به این مهم نیز توجه داشته باشید که فرزندان شما نیازمند صحبت و گوش کردن به حرفهای شما هستند و انجام این امر آنقدر پر ارزش و با اهمیت است که جای آن را هیچ وقت دیگری پر نخواهد کرد. بیشتر والدین فکر میکنند که تنها هدف اسباببازیها تفریح و سرگرمی است. آنها نمیدانند که اسباببازیها برای کمک به آموزش بهتر کودکان طراحی شدهاند. به همین دلیل در انتخاب اسباببازی، بیشتر اسباببازیهایی که جنبۀ لوکس و فانتزی دارند را برای کودکانشان خریداری می کنند.
خرید اسباببازی یکی از مهمترین و دوست داشتنیترین بخشهای زندگی والدینی است که منتظر تولد فرزند خود هستند. خرید اسباببازی از قبل از تولد کودک شروع میشود و تا بزرگسالی او ادامه دارد. یکی از نکات بسیار مهم که والدین باید مورد توجه قرار دهند انتخاب اسباببازی بر اساس سن کودک است یعنی یک اسباب بازی که کودکی دو ماهه را سرگرم میکند نمیتواند یک کودک دو ساله را سرگرم کند و بالعکس. کودکان همگام با رشد خود به محرکهای متفاوتی نیاز دارند و انتخاب اسباببازی بایستی بر اساس نیازهای متغیر آنها باشد.
تصویر شمارۀ یک-کنسول بازی SWINX، طراحی شده توسط Khodi Feiz برنده جایزههای؛ Creative Child Magazine's Awards و The National Parenting Publications Awards
تناسب اسباببازی انتخاب شده با سن کودک بسیار مهم است. اگر اسباببازی خیلی پیشرفته باشد کودک نمیداند چگونه با آن بازی کند و لذت زیادی از آن نمیبرد، اگر هم بسیار ابتدایی باشد کودک خیلی زود خسته می شود؛ کودک خردسال به اسباب بازیهایی نیاز دارد که حواس پنجگانه او را تحریک کند. بسیاری از فروشگاه های اسباببازی برای ما بزرگترها نیز جذاب و جالب هستند اما واقعاً کدام یک از ما متناسب با سن و روحیات کودک و با معلومات و آگاهی اقدام به خرید اسباببازی میکنیم؟ چقدر نظر کودک را میپرسیم و چقدر برای دل خودمان اسباببازی میخریم؟ بسیاری از والدین، هنگام خرید اسباببازی فقط از دید خود به آن نگاه میکنند و چون از نظر خودشان اسباببازی قشنگ و زیباست، آن را برای کودک تهیه میکنند بدون توجه به اینکه این اسباببازی متناسب با سن کودک است، ارزش آموزشی و رشدی برای کودک دارد.
نتیجه گیری
کودکان در بازیها و اسباب بازی های خود زندگی میکنند. متأسفانه شهرهای بزرگ صنعتی و زندگی شهرنشینی یا به عبارتی آپارتمان نشینی این حس و نیاز حیاتی را به شدت تحت تأثیر قرار داده است. ابعاد کوچک واحدهای آپارتمانی و مجتمعهای مسکونی یکی از عوامل مهم و حیاتی در توزیع و تعمیق ناملایمات روحی به دلیل نبود فضای مناسب محیط زیستی برای بازی های اجتماعی و همچنین اسباب بازی های گروهی است. فرهنگ هر جامعه در بازی اثر می گذارد و می توان گفت که بازی کودکان به نوعی نشان دهندۀ فرهنگ آن جامعه است.
بازیها نه تنها در دو کشور بلکه در شمال و جنوب و در نقاط مختلف کشورها، شهرهای صنعتی و حتی محلههای یک شهر نیز با هم متفاوت است. ورود بی رویه اسباب با زیهای خارجی سبب تشکیل نوعی خرده فرهنگ مبتنی بر الگوهای نظام سرمایه داری در داخل فرهنگ ملی-بومی ما شده است که با ارزشهای بومی در تعارض است. کارکردهای اسباب بازیهای گروهی کودکان نقش پایه ای در جامعه پذیری و ایجاد روابط اجتماعی آنان دارد؛ بنابراین کارکردهای اجتماعی مهمی که در تأمین بازیهای گروهی بهدست آمده را نداریم. کودکان در این خلأ به خانه ها و رفتارهای فردگرایی سوق مییابند. متأسفانه ساختار اجتماعی و فرهنگی خانوادهها در عصر حاضر به گونه ای است که آمادگی لازم در کودکان برای برقراری ارتباط با خانواده و محیطهای خارج از منزل به وجود نمیآید و از طرفی بازیهای دیجیتالی در چند سال اخیر رشد چشمگیری داشته و فراگیر شده است و تمایل کودکان به این بازیها، تحرک و ارتباط آنها را با دوستان و والدین به شدت تحت تأثیر قرار داده است. این اتفاق باعث شده کودکان با اکثر محیطهای اجتماعی بیگانه و نا آشنا باشند و در برقراری ارتباط جدید احساس ضعف کنند. والدین برای ایجاد یک ارتباط منظم و منطقی، باید از اوقات مفید خود سرمایه گذاری کنند و حتیالامکان اوقات ویژه ای را برای این مهم در نظر بگیرند. یکی از نکات بسیار مهم که والدین باید آن را مورد توجه قرار دهند انتخاب اسباببازی متناسب با سن کودک است. کودکان همگام با رشد خود به محرکهای متفاوتی نیاز دارند و انتخاب اسباببازی باید بر اساس نیازهای متغیر آنها باشد. با توجه به نکات ارائه شده می توان دریافت که سطح آگاهی والدین نسبت به شناخت کودک خود و اسباب بازی ها چه اهمیتی دارد وتا چه حد می تواند تأثیر گذار باشد.
پیشنهادهایی برای مطالعۀ بیشتر
- روانشناسی بازی نوشتۀ محمدعلی احمدوند از انتشارات دانشگاه پیام نور به سال 1381.
- رفتارهای اجتماعی کودکان نوشتۀ نانسی آیزنبرگ برگزدان از بهار ملکی از انتشارات ققنوس به سال 1378.
- جامعه شناسی دوران کودکی؛ نظریه پردازی درباره دوران کودکی آلیسون جیمز و آلن پروت کریس جنکس برگزدان از علیرضا کرمانی و علیرضا ابراهیم آبادی از انتشارات ثالث به سال 1385.
- راهنمای انتخاب اسباب بازی نوشتۀ قاسم عسگری زاده از انتشارات آبی به سال 1384.
- تأثیر آپارتمان نشینی در رفتار و سلامت کودکان نوشتۀ مروی عظیمی، روزنامه خراسان، 25/10/1390.
- نقش فضاهای باز محله در رشد و خلاقیت کودکان نوشتۀ مظفر فرهنگ، سیدباقر حسینی، محمد باقری و حمیدرضا عظمتی، فصلنامه باغ نظر، پاییز و زمستان 1386.
- هوش اجتماعی دانیل گلمن برگردان از هوشیار رزم آزما انتشارات سپنج به سال 1388.
-
کاربرد اصول نشانه شناسی در طراحی اسباب بازی کودکان سه تا شش سال/ غزاله سپهپور
دوشنبه 13 اردیبهشت 1400 - 23:24